مهار این شتر مست را که می گیرد ؟
کنون که مرتعی اینگونه خوش چرا دیدست
به سایه سار خوش بید و باد جو باران
دگر نخواهد هرگز به رفته ها پیوست.
به آب برکه تلخاب شور و کور کویر
و آفتاب گدازان دشتها هرگز
دو باره باز نگردد آنکه حریم شکست.
دگر به بار و خار شتر نخواهد ساخت
نه ساربان و نه صاحب شناسد این بدمست
نگاه کن که دهانش چگونه کف کرده ست.
مهار این شتر مست را که می گیرد ؟
«شفیعی کدکنی»
کنون که مرتعی اینگونه خوش چرا دیدست
به سایه سار خوش بید و باد جو باران
دگر نخواهد هرگز به رفته ها پیوست.
به آب برکه تلخاب شور و کور کویر
و آفتاب گدازان دشتها هرگز
دو باره باز نگردد آنکه حریم شکست.
دگر به بار و خار شتر نخواهد ساخت
نه ساربان و نه صاحب شناسد این بدمست
نگاه کن که دهانش چگونه کف کرده ست.
مهار این شتر مست را که می گیرد ؟
«شفیعی کدکنی»