سه‌شنبه، فروردین ۰۴، ۱۳۹۴

نطنز يه كوه داره اسمش گنبد بازه.  يه كوه سنگى مخروطى شكل با يه بناى كاهگلى رو قله كوه. هرجاى نطنز كه برى اين كوه و بناى كاهگلى رو ميشه ديد. داستان و افسانه در موردش زياده كه فعلاً زياد مهم نيستن . هميشه وقتى از جاده قديم نطنز به شهر نزديك ميشديم و گنبد باز از لابلاى كوه ها بيرون ميومد، چشمام برق ميزد از شوق رسيدن به شهرى كه انگار از بهشت جدا شده بود و افتاده بود رو زمين پشت كوه كركس. هم خودش و هم آدماش. حالا حرفم چيه ....

وقتى كه مردم ميخوام سوزونده بشم و خاكسترم از روى گنبد باز به باد سپرده بشه تا روى نطنز پخش بشه. هر كى اينكار رو ميكنه ميخوام يه بطرى شراب مرغوب هم با خودش ببره و اون بالا بنوشه. موسيقى هم فراموش نشه ... هم موقع بالا رفتنش هم موقع پايين اوومدن.

اميدوارم يكى بخونه اينو و يادش بمونه. لطفاً يادتون بمونه.

آستين- تگزاس
فروردين ١٣٩٤