پنجشنبه، آبان ۲۳، ۱۳۸۱


مواد لازم : يه ليوان آرد .... يه ليوان آب ... نصف ليوان شکر ... گلاب ... زعفرون ... وقت ... حوصله

دستورالعمل : يه ليوان آردو ميريزي تو تابه بعد فکر ميکني کمه بيشتر ميريزي تقصيري هم نداري چون دفه اولته ... بعدش کره ميندازي توش چون که خيلي لارجي وگرنه روغن مي ريختي ... بعد هم ميزني و مثلا تف مي دي تا رنگ آرد ارواح عمش طلايي بشه ولي نميشه عوضش دلت خوشه که همون بويي رو ميده که حلواي مامانا ميده ...بعد نمي دونم چرا آرد گوله گوله ميشه و گ... ميزنه تو حالت اونقدر که بي خيال آرد ميشي و مي ري سراغ بقيه خرت پرتا .... زعفروناي نازنين رو ميريزي تو کاسه چيني و با ته کارد پودرشون ميکني چون هاون نداري... به عقلتم نمي رسيده که ممکنه لازم بشه ...شکر و آب و گلاب قمصر شيکاگو و رو هم قاط مي کني و ميريزي تو آرد گوله ....گلاب به روتون تر کيب حاصل اصلا خوش منظره نيست تا اينکه يه کم هم ميزني و اوضاغ بهتر ميشه... بعد يه کم مي خوري بيني چه کوفتي سر هم کردي... نه بابا ....همچين بدم نشده ...بعد الکي ذوق مي کني و حلوا رو تو ۲-۳ تا بشقاب پخشو پلا مي کني ..هه هه هه ...خنده دارش اينجاست که با چنگال و قاشق به حلوا طرح هم ميدي ...بابا گرافيک ديزاينر !!!! .....بعد منتظر ميموني تاهمخونت بياد و سورپريز بشه ولي نميشه ....
بعد منتظر ميموني تاهمخونت بخوره وبگه به به ...ميخوره و ميگه به به ....