ديشب يه دل سير فريدون مشيري خوندم :
نغمه خاطر نواز مرغ شب
آسمان ماه را همراه بود
نيمه شبها آسمان را عالميست
آه اگر اين آسمان بي ماه بود
روزهاي آرومي رو پشت سر مي ذارم ...منتظر يه «دف» هستم .... اومدن شروين بهونه خوبي شد تا تصميم بگيرم دف ياد بگيرم... اون سه تارميزنه ... هيچکس نيست که ازش دف ياد بگيرم ... شروين فقط ميدونه چجوري بايد دف رو دست گرفت .... مبارزه جالبيه ...
یکشنبه، آذر ۲۴، ۱۳۸۱
ارسال شده توسط یک لولی در ۱:۴۷ بعدازظهر
اشتراک در:
Comment Feed (RSS)
|