خيلي سخته ...
با يکي ميخوايي تلفني صحبت کني و حتما بايد احوال يکي ديگه رو هم بپرسي..در حاليکه اون ديگه نيست .... بايد وانمود کني که نمي دوني ولي مي دوني ....
خب .... راستي رضا چطوره ؟!؟!؟!
مرده !!
چي مرده ...يعني چي ؟!؟! ...باورم نميشه....نميدونستم ...آخه چرا ؟!؟! کي ؟!
دروغ ميگي ...مي دونستي ....
چهارشنبه، اردیبهشت ۱۷، ۱۳۸۲
ارسال شده توسط یک لولی در ۱۰:۴۳ قبلازظهر
اشتراک در:
Comment Feed (RSS)
|