۱- با وجود اینکه معمولا سعی میکنم در دام «همگونسازی آمریکایی» گرفتار نشم، بعضی وقتا چاره ای جز تسلیم نیست. من، مثل خیلیای دیگه ، روزم رو همیشه در استار باکس و با نوشیدن چای (یا قهوه) و مطالعه روزنامه یو اس ای تودی (یا نیویورک تایمز) شروع میکنم. تصورکنید ۳۰ میلیون نفر همزمان با هم چای هورت بکشن و روزنامه بخونن و تازه احساس متفاوت بودن هم بکنن .... خنده دار نیست ؟! شایدم نیست !!
۲- داستان هواپیمایی «یو اس ایر ویز» هم در نوع خودش خیلی پند آموزه. این یو اس ایر ویز انصافا یکی از یهترینهای هواپیمایی این مملکته. همیشه کمترین تاخیر رو داشته و یکبار هم نشده چمدونم دیر برسه ویا گم بشه و از همه مهمتر خلبانهایی داره که میتونن هواپیما رو با موتور خاموش رو از لابلای آسمونخراشای نیویورک رد کنن و روی رودخانه هودسون بشونن طوری که از کسی حتی یه خراش هم بر نداره. حالا تو این هاگیر واگیر بحران افتصادی، بنده خداها تصمیم گرفتن نوشیدنی حین پرواز رو که قبلا مفتی بود پولی کنن از قرار لیوانی ۲ دلار. بعد از این تصمیم ، یو اس ایر ویز مورد غضب مسافرین ننر و از خود راضی (منجمله خودم) قرار میگیره و فروشش به تدریج پایین میاد در حدی که مدیران شرکت به «شکر» خوردن میوفتن و دوباره نوشیدنی رو رایگان می کنن. نتیجه گیری اخلاقی اینکه یک عیب سطحی و مشهود به راحتی میتونه چندین حسن عمیق و درونی رو محو و نا پیدا کنه.
بی خود نیست که شاعر گفته : «بس نکته غیر حسن بباید که تا کسی، مقبول ٓطبع مردم صاحب نظر شود»
|