وصیت نامه یک مست
اول این شعر حافظ رو یه بار بخونین تا بگم:
من ار زانکه که گشتم به مستی هلاک
به آئین مستان بریدم به خاک
به آب خرابات غسلم دهید
پس آنگاه بر دوش مستم نهید
به تابوتی از چوب تاکم کنید
به راه خرابات خاکم کنید
مریزید بر گور من جز شراب
میارید در ماتمم جز رباب
ولیکن به شرطی که در مرگ من
ننالد بجز مطرب و چنگ زن
تو خود حافظا سر زمستی متاب
که سلطان نخواهد خراج از خراب
امروز تو اتوبان مشغول رانندگی بودم که یهو بارون شدیدی گرفت طوری که رانندگی ممکن نبود. این بود که اگزیت زدم و یه جا توقف کردم تا بارون بند بیاد. رادیو روشن بود و موزیک پخش میکرد. حواسم بیشتر به این بود که کی ریتم موزیک با شرپ شرپ برف پاکن یکی میشه که یهو متن ترانه توجهم رو جلب کرد. وصیت نامه یه آدم الکلی بود و از نظر مضمون و محتوا و نوع استعاره ها خیلی به این شعر حافظ شبیه بود. بعید میدونم سراینده این ترانه گذرش به دیوان حافظ افتاده باشه. خلاصه هیجان زده از کشف این تشابه سریع قلم کاغذ در آوردم و یادداشت کردم شعرشو و بعدا کاملترش رو از اینترنت گیر آوردم. ترجمش حدودا اینه:
اگه من فردا مردم، نمی خوام برام گریه کنین
فقط همتون یه سر برین «جیگز بار» به صرف یه عرق تلخ
فردا که آفتاب بزنه یه چیز قطعی شده
و اونم اینکه از تعداد مستای نگون بخت دنیا یکی کم شده
اگه من فردا مردم برام دسته موزیک راه نندازید
نمی خوام گروه کر با روبانهای بنفش از سرزمین موعود بخونن
اصلا امیدوارم هوا سرد و ابری و بارونی باشه که هیچکاری نشه کرد
البته اگه خواستید یه گروه کولی خبر کنید که بیان کنار جنازه ام بزنن و برقصن حرفی ندارم
اگه من فردا مردم و به خاک برگشتم
نمیخوام حسابدارا بشینن و برای محاسبه ارزش خالص من یه قرون دوزار کننن
فقط از تو جیباتون دوتا یه قرونی پیدا کنین و بذارین رو چشمام
اینجوری ثروتم از روز قبل از مرگم دو قرون بیشتر شده
اگه من فردا مردم، نمی خوام برام گریه کنین
فقط همتون یه سر برین «جیگز بار» به صرف یه عرق تلخ
فردا که آفتاب بزنه یه چیز قطعی شده
و اونم اینکه از تعداد مستای نگون بخت دنیا یکی کم شده
اگه تو زندان مردم یه جایی خاکم کنین که آزاد باشم
اگه تو «آیووا» مردم منو به «تنسی» برگردونین
اگه اور دوز زدم منو بالای صخره ها دفن کنین
واگه شراب قرمز کارمو ساخت، منوهرجا میبرید «فورت ناکس» نبرید
چند تا عملی از سرمنقل بیارین تا یه پوف حسابی تو صورتم بکنن
گرچه میدونم از نظراقتصادی ضرر میکنن
یه بطرویسکی فرد اعلا هم گیر بیارین و روم خالی کنین
آخه شنیدم نه تو جهنم و نه تو بهشت خبری از عرقیات نیست
اگه فردا مردم لازم نیست خیاط خبر کنید
خودم بلدم برای مراسم کفن و دفن تیپ بزنم
به روضه خون بگین بساطشو یه جای دیگه ولو کنه
به اون سیاستمدارای حقه باز هم بگین که میتونن ماتحتمو ماچ کنن
اگه من فردا مردم، نمی خوام برام گریه کنین
فقط همتون یه سر برین «جیگز بار» به صرف یه عرق تلخ
فردا که آفتاب بزنه یه چیز قطعی شده
و اونم اینکه از تعداد مستای نگون بخت دنیا یکی کم شده
اول این شعر حافظ رو یه بار بخونین تا بگم:
من ار زانکه که گشتم به مستی هلاک
به آئین مستان بریدم به خاک
به آب خرابات غسلم دهید
پس آنگاه بر دوش مستم نهید
به تابوتی از چوب تاکم کنید
به راه خرابات خاکم کنید
مریزید بر گور من جز شراب
میارید در ماتمم جز رباب
ولیکن به شرطی که در مرگ من
ننالد بجز مطرب و چنگ زن
تو خود حافظا سر زمستی متاب
که سلطان نخواهد خراج از خراب
امروز تو اتوبان مشغول رانندگی بودم که یهو بارون شدیدی گرفت طوری که رانندگی ممکن نبود. این بود که اگزیت زدم و یه جا توقف کردم تا بارون بند بیاد. رادیو روشن بود و موزیک پخش میکرد. حواسم بیشتر به این بود که کی ریتم موزیک با شرپ شرپ برف پاکن یکی میشه که یهو متن ترانه توجهم رو جلب کرد. وصیت نامه یه آدم الکلی بود و از نظر مضمون و محتوا و نوع استعاره ها خیلی به این شعر حافظ شبیه بود. بعید میدونم سراینده این ترانه گذرش به دیوان حافظ افتاده باشه. خلاصه هیجان زده از کشف این تشابه سریع قلم کاغذ در آوردم و یادداشت کردم شعرشو و بعدا کاملترش رو از اینترنت گیر آوردم. ترجمش حدودا اینه:
اگه من فردا مردم، نمی خوام برام گریه کنین
فقط همتون یه سر برین «جیگز بار» به صرف یه عرق تلخ
فردا که آفتاب بزنه یه چیز قطعی شده
و اونم اینکه از تعداد مستای نگون بخت دنیا یکی کم شده
اگه من فردا مردم برام دسته موزیک راه نندازید
نمی خوام گروه کر با روبانهای بنفش از سرزمین موعود بخونن
اصلا امیدوارم هوا سرد و ابری و بارونی باشه که هیچکاری نشه کرد
البته اگه خواستید یه گروه کولی خبر کنید که بیان کنار جنازه ام بزنن و برقصن حرفی ندارم
اگه من فردا مردم و به خاک برگشتم
نمیخوام حسابدارا بشینن و برای محاسبه ارزش خالص من یه قرون دوزار کننن
فقط از تو جیباتون دوتا یه قرونی پیدا کنین و بذارین رو چشمام
اینجوری ثروتم از روز قبل از مرگم دو قرون بیشتر شده
اگه من فردا مردم، نمی خوام برام گریه کنین
فقط همتون یه سر برین «جیگز بار» به صرف یه عرق تلخ
فردا که آفتاب بزنه یه چیز قطعی شده
و اونم اینکه از تعداد مستای نگون بخت دنیا یکی کم شده
اگه تو زندان مردم یه جایی خاکم کنین که آزاد باشم
اگه تو «آیووا» مردم منو به «تنسی» برگردونین
اگه اور دوز زدم منو بالای صخره ها دفن کنین
واگه شراب قرمز کارمو ساخت، منوهرجا میبرید «فورت ناکس» نبرید
چند تا عملی از سرمنقل بیارین تا یه پوف حسابی تو صورتم بکنن
گرچه میدونم از نظراقتصادی ضرر میکنن
یه بطرویسکی فرد اعلا هم گیر بیارین و روم خالی کنین
آخه شنیدم نه تو جهنم و نه تو بهشت خبری از عرقیات نیست
اگه فردا مردم لازم نیست خیاط خبر کنید
خودم بلدم برای مراسم کفن و دفن تیپ بزنم
به روضه خون بگین بساطشو یه جای دیگه ولو کنه
به اون سیاستمدارای حقه باز هم بگین که میتونن ماتحتمو ماچ کنن
اگه من فردا مردم، نمی خوام برام گریه کنین
فقط همتون یه سر برین «جیگز بار» به صرف یه عرق تلخ
فردا که آفتاب بزنه یه چیز قطعی شده
و اونم اینکه از تعداد مستای نگون بخت دنیا یکی کم شده
|