اينكه با زبون فارسى تماس روزمره ندارم باعث شده ديكشنرى لغاتم كم كم آب بره. شايد يكى از دلايلى كه كم مينويسم همين باشه. اينكه هى دنبال كلمه بگردى موقع نوشتن باعث ميشه انرژى و شوق نوشتن به صورت نمايى تحليل بره. دلم ميخواد كلمه ها ى درست خودشون بيان سر جاشون بشينن بدون اينكه از من تأييد بخوان. هميشه غبطه خوردم به مرداى خوش هيكلى كه هر آشغالى بپوشن به تنشون خوب ميشينه بدون اينكه نياز به پرو كردن داشته باشن. اينكه هى با كلمات برى تو اتاق پرو معنيش اينه كه نوشته هات اسكلتشون خرابه و زور زدن فايده نداره. كسى اعتراضى داره ؟
یکشنبه، مرداد ۱۳، ۱۳۹۲
اشتراک در:
Comment Feed (RSS)
|