وقتي پارو رو از سمت چپ تو آب ميزني نوک قايق يه کم ميره سمت راست و وقتي پارو رو از سمت راست تو آب ميزني نوک قايق به سمت چپ برميگرده.اينجوري قايق يه مسير مستقيمو طي مي کنه ...
زندگي مجموعه اي از تضاد هاست و اگه نتوني اونا رو باهم هماهنگ کني مسيرت کج ميشه .
اگه خيلي تند تند پارو بزني و شلپ شلوپ راه بندازي هم حسابي خيس مي شي و هم اينکه احتمال داره قايق چپ شه و اگرم شل وول و يواش پارو بزني خب جلو نميري ....
تو زندگي آدم بايد به اعتدال رفتار کنه. زياده روي يا کوتاهي تو هيچ چيز خوب نيست.
وقتي يه سنجاقک اومد صاف نوک قايق نشست حس کردم دارم با انرژي بيشتري پارو مي زنم ...
آدما هر چقدر هم که حس کنن تنهايي از پس همه کارا بر ميان خيلي زود مي فهمن يه جاهايي بايد يکي بهشون نيرو بده وگرنه کم ميارن.
همينجور که داشتم پارو ميزدم ديدم يه قايق داره در جهت مخالف به من نزديک ميشه که يه دختر خوشگل توش نشسته .منم براي اينکه ژستت قايقراناي حرفه اي رو بگيرم سعي کردم با سرعت بيشتري پارو بزنم .يهو تعادلم رو از دست دادم و نزديک بود چپ کنم .بازم دم دختره گرم که خيلي به روي خودش نيوورد !! ...
آدم تو زندگي بايد خودش باشه.
وقتي داشتم در خلاف جهت جريان رود خونه پارو ميزدم مي دونستم هرچي که جلو ميرم به خاطر پارو زدن خودمه و از اين موضوع احساس خوبي داشتم ولي وقتي در جهت جريان حرکت مي کردم ميدونستم همه جلو رفتنم در اثر پارو زدن من نيست...
اگه آدم تو زندگيش حس کنه که داره مبارزه ميکنه از پيشرفتهاش لذت بيشتري ميبره.
وقتي موقع شروع قايقروني داشتم از اسکله دور مي شدم مطمئن نبودم که استيل پارو زنيم درسته يا نه .آخه کاياک يه مدل قايق حرفه اييه.کسي هم اون موقع صبح اونجا نبود که باهاش چک کنم. ولي وقتي به سمت اسکله بر ميگشتم مطمئن بودم مي تونم به يه تازه کار کاياک سواري رو خوب ياد بدم...
زندگي کوتاهتر از اونيه که آدم بخواد همش صبر کنه تا يکي راه رو بهش نشون بده .
رودخونه امروز من
یکشنبه، مرداد ۲۰، ۱۳۸۱
ارسال شده توسط یک لولی در ۱:۵۰ بعدازظهر
اشتراک در:
Comment Feed (RSS)
|