خب ديگه شيطوني بسه .....
دوشنبه آقاي رئيس از مسافرت ۳ هفته اي تشريفشونو ميارن ... يحتمل سه شنبه حوالييه ساعت ۱۱ يه اي ميل ميزنه که : بيا يه سر پيش من معنيشم اينه که مي خوام بدونم تو اين چند وقت چه غلطي مي کردي و اين اصلا خوب نيست چون من تقريبا مطمئنم که تو اين چند وقت هيچ غلط قابل عرضي نکردم و بدتر اينکه هيچ وقت استعداد دروغ گفتن هم نداشتم .... يه راهش اينه که آخر هفته خودم خفه کنم بلکه يه غلطي کرده باشم ... اما اينم نميشه چون واسه اين هفته يه برنامه توپ دارم... عکاسي ... وقتي با دوربين تزرتيه خودم اينهمه عکساي نوستالژيک ميگيرم ديگه با دوربين ۷۰۰ دلارييه مملي عکسايي ميگيرم خراب .... بعدش ميتونم عکسامو بذارم تو يه آلبوم آبرومند و به آقاي رئيس نشون بدم که در اون صورت رئيس از داشتن همچين زيردست خوش ذوقي به احتمال زياد احساس خوبي بهش دست ميده ....تازه ...يه خوبي ديگه هم داره و اونم اينکه ميتونم براي هميشه بدون هيچ نگراني از بقيه چيزايي که تو دنيا مونده تندوتند عکس بگيرم !!!!
جمعه، مرداد ۰۳، ۱۳۸۲
ارسال شده توسط یک لولی در ۲:۱۷ بعدازظهر
اشتراک در:
Comment Feed (RSS)
|