آقای هلو زنجبیل
.این اسمیه که یه سری دخترک کافه چی برای من انتخاب کردن و این موضوع رومن امروز کشف کردم
طبق معمول اکثر شبای وسط هفته امشب هم رفتم قهوه خونه همیشگی. به محض اینکه نزدیک دخل شدم، دخترکان اونور دخل که مشغول ریز ریز حرف زدن بودن ساکت شدن. یکیشون دوید سمت دخل که از من سفارش بگیره. اون دوتای دیگه هم که مشغول کار خودشون بودن معلوم بود یه جوری حواسشون به اینه که من چی میخوام سفارش بدم. تا گفتم چای هلو زنجبیل یهو هر سه تاشون شروع کردن جیغ زدن و بالا پایین پریدن وخندیدن. حالا نخند کی بخند. قیافه هاج و واج منم که دیدن داشت. بعد از چند لحظه که یکم آروم گرفتن یکیشون گفت آخه شرط بسته بودیم شما چای هلو زنجبیل سفارش میدین. یکی دیگشون یه نگاهی به بقیه کرد و با یکم منو مون گفت راستشو بخوایین اسم شما رو هم گذاشتیم آقای هلو زنجبیل
.به هر حال اینم از شهرت من در یک روستای متروک در یک گوشه گم از دنیا!!! البته امیدوار شهرت موجب غفلت نشه
.این اسمیه که یه سری دخترک کافه چی برای من انتخاب کردن و این موضوع رومن امروز کشف کردم
طبق معمول اکثر شبای وسط هفته امشب هم رفتم قهوه خونه همیشگی. به محض اینکه نزدیک دخل شدم، دخترکان اونور دخل که مشغول ریز ریز حرف زدن بودن ساکت شدن. یکیشون دوید سمت دخل که از من سفارش بگیره. اون دوتای دیگه هم که مشغول کار خودشون بودن معلوم بود یه جوری حواسشون به اینه که من چی میخوام سفارش بدم. تا گفتم چای هلو زنجبیل یهو هر سه تاشون شروع کردن جیغ زدن و بالا پایین پریدن وخندیدن. حالا نخند کی بخند. قیافه هاج و واج منم که دیدن داشت. بعد از چند لحظه که یکم آروم گرفتن یکیشون گفت آخه شرط بسته بودیم شما چای هلو زنجبیل سفارش میدین. یکی دیگشون یه نگاهی به بقیه کرد و با یکم منو مون گفت راستشو بخوایین اسم شما رو هم گذاشتیم آقای هلو زنجبیل
.به هر حال اینم از شهرت من در یک روستای متروک در یک گوشه گم از دنیا!!! البته امیدوار شهرت موجب غفلت نشه
|