وسایل اتاق نشیمن من تشکیل شده از دو تا بالشتک سرمه ای و نارنجی و یه کارتن پر کتاب که به عنوان میز لپ تاپ ازش استفاده میکنم و یه قالیچه عشایری نازنینی که با مامان از بازار تهران خریدیم و یه وری وسط اتاق پهنه. عصرا که از سر کار میام یه لیوان چایی از نوع گلستان دم میکنم و گوشه اتاق چار زانو میزنم و به بالشتکا تکیه میدم و کامپیوتر رو آتیش می کنم و به وب گردی مشغول می شم. یه دسته سی دی موسیقی هم کنارم هست که به فراخور حالم یکیشون رو به جریان میندازم تا سکوت خیلی دورو برم جولون نده. البته در کنار این همه هیچ، از نورخوب نمیتونم بگذرم چون معتقدم اگه اتاقی نورش درست باشه دیگه هیچ چیز نمی خواد. پس نور پردازیم هم حتما به راهه. اسباب کشی که میکردم همه تیر و تخته ها و لوازم خونه رو خیرات کردم. میل عجیبی به سبکی دارم و از اینکه حجم زیادی «ماده» با خودم حمل کنم بیزارم حتی اگه به قیمت خوابیدن روی زمین سفت برام تموم بشه. شبها ، به لطف Netflix حتما یه فیلم استخون دار در بساط دارم و با تنقلاتی از جنس سوهان محمد ساعدی نیا و لواشک مادر بزرگ و کلوچه نبات ریز کاشان، با بیش از یک قرن سابقه، اوقات خوشی رو سپری میکنم.
سهشنبه، بهمن ۲۲، ۱۳۸۷
اشتراک در:
Comment Feed (RSS)
|