یکشنبه، خرداد ۱۶، ۱۳۹۵

آهنگ آسانسور بيمارستان شفا رو حافظه دائميم ضبط شده. پارسال اين موقع ها هر روز اين آهنگ رو بارها ميشنيدم. مطمئنم موسيقى يه فيلم بوده يه چيزى شبيه فيلم از كرخه تا راين. آسانسور يه مونيتور هم داشت كه اسلايد مناظر طبيعى آلپ و گيلان و سويس و از اينجور چيزا نشون ميداد كه خيلى رو اعصاب بود و چند بار نزديك بود با مشت بزنم بشكنمش.به طبقه چهارم هم كه ميرسيد آهنگ متوقف ميشد و يه خانوم با صداى تو دماغى ميگفت : " بخش مردان".  امشب سه تار كامران رو برداشتم كه آهنگ رو در بيارم نشد چون بعضى از پرده هاش پاره شده بود و نميشد اصفهان زد. اما با سه تار شروين در اومد چون شانسى پرده هاى لازم رو داشت. امسال بايد برم پرده سه تار هم بخرم. پارسال اين موقع ها هر روز از جلوى مغازه هاى ساز فروشى ميدون بهارستان رد ميشدم اما يكبار هم به ذهنم خطور نكرد كه برم پرده بخرم.